۱۳۸۸ مهر ۲۳, پنجشنبه

من خودم رفتنی ام.


من خودم رفتنی ام

ناگفته ها از هایده



قسمت اول

مدتی است که پرونده ی موسیقی در تبعید را گشوده ام. موسیقی در خارج از مرزهای رنگین میهنمان، آن هم توسط کارگزارانی که طبیعتا از بدو ورود در کشور میزبان با محدودیت ها و مشقات فراوانی روبرو بوده اند.
اما نخستین نامی که در ذهنم تلنگر می زند بلاشک هایده است. خواننده ای که در عمر کوتاه هنری خود در خارج از میهن یعنی از سال 1361 تا 1368 آثار جاودانه ای به یادگار گذاشت ، اما آنچه که مرا وادار ساخت تا در زندگی هنری و حتی شخصی هایده واکاوی کنم، نبود هر گونه اطلاعات و اسناد در باره زندگی او بود.
بر فرض مثال، نسل جوان ما حتی به درستی نمی دانند که این همه ملودی شیک که در دهه 80 میلادی در لس آنجلس و به توسط هایده اجرا شد ساخته ذهن پویای چه آهنگسازانی است و چه ترانه سرایانی را با خود یدک می کشد.
این موضوع مرا واداشت تا به بررسی زندگی هایده از شروع تا پایان بپردازم و در این راه برای نخستین بارکلیه ترانه های منتشر شده هایده در خارج از کشور را با ذکر نام ترانه سرا ، آهنگ ساز و تنظیم کننده به ثبت برسانم.اما در باب تاریخ انتشار ترانه های پس از انقلاب هایده محدودیت های فراوانی پیش روی من قرار داشت. از جمله نبود لیبل های اصلی منتشر شده در زمان انتشار آلبوم.
نکته ای که می بایست تمامی علاقه مندان به موسیقی به آن توجه کنند آن است که تمامی آلبوم هایی که در حال حاضر از خوانندگان قدیمی در بازار موجود می باشد آلبوم هایی هستند که در سالهای 1990 و 1991 توسط سه شرکت ترانه ، کلتکس و پارس ویدئوبر روی cd منتشر شده و این آلبوم ها ، آنی نیست که خواننده در زمان انتشار حقیقی خود بر جای گذاشته.
من نیز در این زمینه تلاش کردم تا تاریخ حقیقی انتشار آلبوم هایی را عنوان نمایم که بر روی کاورهای منتشر شده در زمان حیات خواننده مورد اشاره به مرحله چاپ رسیده است.
نکته دیگر آن که در دهه 80 اکثر قریب به اتفاق خوانندگان ، آلبوم های مجزا و منفرد را منتشر نمی نمودند بلکه خوانندگان به شکل ترکیبی و چند نفره و با حضور یک آهنگساز ترانه هایشان را منتشر می کردند که این مسئله نیز موضوعی بسیار مهم است که دوستان باید در نظر بگیرند.
اما نکته آخردر باب زندگی خصوصی هایده است. بلاشک هیچ انسانی تمایل ندارد تا دیگران در زندگی خصوصیشان سرک بکشند و آن را عمومی سازند منتها وقتی به نشریات منتشر شده در دهه 50 نظر بیفکنیم خواهیم دید که چیزی به نام privacy معنا ندارد و حتی کوچکترین مسائل زندگی خصوصی هنرمند نیز علنی شده و به این دلیل مرا بر آن داشت تا یکی از جنجالی ترین سوژه های خبری دهه 50 که تاکنون هیچ جایی سخنی از آن مطرح نشده را برای نخستین بار بر روی اینترنت منتشر کنم.
اما سخن از هایده است. خواننده ای که بلاشک یکی از ماندگارترین خوانندگان تاریخ موسیقی پاپ سنتی ماست.
هایده که نام واقعی اش معصومه دده بالاست در 21 فروردین 1321 در تهران زاده شد. پدرش اهل تبریز و مادرش رشتی بودو در سن 6 سالگی پدرش را از دست داد.حاصل ازدواج چهارم پدر هایده میلاد 2 خواننده بی نظیر بود.هایده و مهستی ، اگر چه هایده از پدرش بیماری قند را نیز به ارث برد همان بیماری که دست آخر او را در سن 47 سالگی از پای درآورد.
نکته نخست در باب نام خانوادگی هایده است . در گذشته بسیارانی مکان تولد خود را به عنوان نام خانوادگی خود در نظر می گرفتند و تصور من این است که دده بالا می بایست نام منطقه ای باشد.
هایده در عنفوان نوجوانی به خانه بخت می رودو درمرداد ماه 1334 و در سن 13 سالگی اولین ازدواج خود را با شخصی نظامی که سالها بین آنها فاصله سنی بود انجام می دهد.حاصل این ازدواج میلاد سه فرزند بود.
کیوان( 1335)، کامران(1336) و نوشین ( متولد 1340)
جالب است که فرزند نخست هایده تنها 14 سال تفاوت سنی با او داشت و او خود در زمان حیات بارها و بارها به این مسئله اشاره داشت. دختر نوجوانی که در 14 سالگی می بایست مادری می کرد.
همسر هایده در میانه دهه 40 فوت می کند.
اما حضور هایده و مهستی در دربار توسط سپهبد مهدی راه را برای آن دو باز می کند.هایده و مهستی در بزم های شبانه دربار ، به اجرای برنامه می پردازند و علی تجویدی در یکی از این برنامه ها هایده را کشف می کند .
در دهه 40 ابتدا حمیرا در سال 1344 وارد عرصه خوانندگی می شود سپس مهستی در سال 1345 اولین ترانه اش را به بازار راهی می کند و دست آخر هایده در سال 1347 و پس از 2 سال نسبت به خواهر کوچکترش اولین ترانه اش را با نام آزاده ام اجرا می کند.
بگذارید شرح ورود هایده به عرصه خوانندگی را از زبان پرویز خطیبی بخوانیم :
پرویز خطیبی در کتاب جاودانه خود به نام خاطراتی از هنرمندان که به کوشش دخترش فیروزه خطیبی در سال 1994 در امریکا منتشر شد به شرح اولین ترانه منتشر شده هایده به نام آزاده ام در سال 1347 می پردازد:

اولین ترانه هایده آخرین سروده ی رهی معیری

«از اوائل تابستان آن سال می دانستم که تجویدی خواننده جدیدی کشف کرده است. خود او حرفی نمی زد اما دوستم فریدون که مدیر فروش کارخانه مهندس ارجمند بود و با خانواده این خواننده جدید رفت و آمد داشت می گفت:
تجویدی مشغول تعلیم دادن به خواهر مهستی است ، به گمان من اوج صدای این خانم به مراتب بیشتر از مهستی است و به زودی در سراسر ایران مشهور خواهد شد. یکی دو ماه گذشت ، شبی که با تجویدی و اسداله ملک و محجوبی در فشم میهمان بودیم بعد از شام تجویدی را زیر سئوال کشیدم.
شنیده ام خواننده جدیدی کشف کرده ای ؟
از کجا شنیده ای ؟
از یک دوست که با خانواده ی این خانم رفت و آمد دارد.
کمی سکوت کرد و بعد گفت:
چه استعدادهایی در گوشه و کنار این شهر عاطل و باطل مانده اند و ما خبر نداریم .
گفتم: البته این افراد اکثرا به دلایلی حاضر نیستند قدم در عالم هنر بگذارند ، مردم هنوز هم خوانندگان و نوازندگان را مطرب خطاب می کنند.
گفت: بر حسب تصادف در یک مجلس میهمانی با این خانم آشنا شدم . اول خیال کردم او هم مثل خیلی ها که ادعا می کنند صدایی دلنشین دارند ولی آوازشان در حد آدم های معمولی است می خواند اما وقتی دهان باز کرد و یکی از آهنگ های مرا خواند مات و متحیرسر جایم میخکوب شدم ، آن حنجره باز و صدای زنگ دار که در کمتر کسی یافت می شود یک لحظه مرا به یاد قمر و روح انگیز انداخت. خواستم همان دقیقه از او دعوت کنم تا در برنامه های رادیو شرکت کند اما به نظرم رسید که ممکن است همسرش و اعضای خانواده اش مخالفت کنند در حالی که این طور نبود ، هم خود خانم و هم اعضای خانواده اش موافقت کامل داشتند و من همان شب قول و قرارهایم را گذاشتم.
پرسیدم چه مدت طول می کشد تا او آماده شود؟
جواب داد: شاید دو سه ماه .
بعد از آن هر وقت در راهروهای رادیو با تجویدی روبرو می شدم می گفت : دیگر چیزی نمانده ، به زودی یک تکخال بزرگ به زمین می زنم.
دو سه ماه بعد گویا ماه آخر پاییز بود که شنیدم تجویدی می خواهد آخرین آهنگش را با صدای خواننده جدید ضبط کند با عجله به شورای موسیقی رفتم ، تجویدی نبود اما گفتند که از ارکستر برای ساعت ده شب دعوت شده است. برایم تعجب آور بود معمولا ارکسترهای بزرگ رادیو برای ضبط برنامه های تازه از ساعت هفت در استودیوی بزرگ ایران حاضر می شدند چون ضبط یک ترانه ساعت ها وقت می گرفت و گاهی به روزهای بعد موکول می شد. شب تا ساعت هشت نشستم و برنامه های صبح فردا را آماده کردم . در حیات رادیو اکبر مشکین را دیدم که با سروش قدم می زدند . او هم خبر داشت که قرار است تجویدی خواننده جدیدش را امشب به استودیو بیاورد. در ضمن خبر مهم دیگری هم داشت که برای من خیلی جالب بود. گفت گویا امشب رهی معیری هم می آید تا شاهد ضبط آهنگی باشد که شعرش از اوست.رهی مدت ها بود که به علت بیماری به رادیو نمی آمد . او عضو شورای عالی موسیقی بود و خدمات او در تمام دورانی که در جلسات شورا شرکت می کرد مورد توجه قرار می گرفت زیرا در تصحیح اشعاری که در اختیارش می گذاشتند وسواس خاصی داشت و اجازه نمی داد اشعار سست و بی معنی به روی آهنگ ها گذاشته شود .. شب اعضای ارکستر آمدند و تجویدی مدتی اصل آهنگ را با آن ها تمرین کرد.. بعد خواننده جدید آمد ، یک خانم خوش صورت و کمی چاق که همین مسئله او را زنی میانسال معرفی می کرد. هیچ کس حرفی نمی زد ، همه سکوت کرده بودندو منتظر آغاز ماجرابودند بااین حال جای تردید نبود که تجویدی با آن سوابق درخشان هرگز دچار اشتباه نمی شود و می داند چه کسی را انتخاب کند.ساعت نزدیک یازده شب بود که یک اتومبیل جیپ جلوی در استودیوی شماره هشت توقف کرد. رهی معیری مثل همیشه تمیز و مرتب از داخل آن بیرون آمد . دستمالی به دست داشت که سعی می کرد با آن نیمی از چهره اش را بپوشاند . آخر او از سرطان استخوان رنج می برد و نمی خواست کسانی که چهره خندان و صورت باز شفافش را دیده بودند صورت تکیده و بیمار گونه او را ببینند. تازه ما متوجه شدیم که چرا ساعت یازده شب را برای اجرای برنامه موسیقی در نظر گرفته اند . این تقاضای رهی بوده که نمی خواسته است هنگامی به رادیو بیاید که دوستان و همکارانش هنوز مشغول کار هستند. رهی در طول مدت بیماریش جز به چند تن از افراد فامیل هرگز به دوستانش اجازه نداد تا از او عیادت کنند.با آمدن رهی که گویا همه انتظارش را می کشیدند ارکستر آماده نواختن شد و خانم خواننده اولین آواز آزمایشی خودش را خواند . براستی که صدایی دلنشین داشت و به قول تجویدی حق مطلب را ادا می کرد. ترانه آزاده ام من در واقع آخرین ترانه ی رهی معیری بود. ترانه ای که با آن هایده متولد شد و در مدتی کوتاه شهرت و معروفیتی فراوان پیدا کرد. از آن شب به بعد تا روزی که ترانه ی آزاده ام از برنامه شما و رادیو پخش شد من این خواننده ی تازه نفس را ندیدم. روزی که به استودیو آمد تا قبل از پخش ترانه از خودش صحبت کند چهره اش پریده رنگ به نظر می رسید حتی موقع حرف زدن چند کلمه را جابجا کرد که البته در رادیو از این اتفاقات زیاد می افتد و هر اشتباهی قابل جبران خواهد بود مگر آن که برنامه به طور مستقیم یا به قول معروف زنده پخش شود. هنگامی که به شهرت رسید و ترانه هایش که اکثرا از جهانبخش پازوکی بود برسر زبان ها افتاد رفته رفته روابطش با رادیو و رادیویی ها کمتر شد به این صورت که مثلا برای شرکت او در یکی از برنامه های شما و رادیو می بایستی یکی دو هفته قبل ، زمان اجرای برنامه را تعیین می کردند و گرنه این خواننده گرفتار و پرکار به این آسانی ها به دام نمی افتاد.
به یاد دارم که یک روز قرار گذاشتیم هایده و مهستی این دو خواهر هنرمند در یکی از برنامه های شما و رادیو شرکت کنند چون شایع شده بود که بین آنها شکراب شده است. مسئولان رادیو بنا به دلایلی می خواستند به این شایعات پایان دهند و به همین جهت ترتیب اجرای آن برنامه را دادند.روزی که قرار بود برنامه ضبط شود مهستی آمد ولی هایده حاضر نشد . به او تلفن زدند دلایلی آورد که ظاهرا قانع کننده نبود . مسئولان رادیو که از این تمرد ناخشنود بودند به نظر می رسیدند دستور دادند تا نوارهای هایده به مدت سه ماه از شبکه سراسری رادیو پخش نشود و این در حقیقت یک ضربه کاری بود چرا که با عدم پخش ترانه های یک خواننده از رادیو چه بسا که بسیاری از مردم نام آن خواننده را نیز به فراموشی بسپارند به علاوه هر شعر و ترانه ی تازه ای که در صفحات گرامافون یا روی نوار ضبط می شد اولین بار از برنامه شما و رادیو به گوش علاقه مندان می رسید و این خود تضمینی بود برای فروش بیشتر صفحه یا نوار.
خوشبختانه هایده خیلی زود به اشتباهی که مرتکب شده بود پی برد و دو هفته بعد ، هر دو خواهر یعنی هایده و مهستی در برنامه شما و رادیو شرکت کردند و گفت و گوی آنها در آغاز برنامه خیلی به دلها نشست.
هایده را از آن پس گاه و بیگاه در راهروهای رادیو می دیدم و عجیب این که با هم سلام و علیکی هم نداشتیم. او که هرگز خیال نمی کرد من در کار تنظیم و اجرای برنامه شما و رادیو دخالتی داشته باشم معمولا با شاهرخ نادری مسئول تهیه برنامه تماس می گرفت و کارهایش را از طریق او انجام می داد.
وقتی به نیویورک کوچ کردم یک شب در خانه دوستی ( دکترم- ز) هایده را با محمد حیدری و داریوش و چند نفر دیگر دیدم »

توضیح از مدیر سایت: نکته کوتاه درباره مطلب پرویز خطیبی آن که جهانبخش پازوکی ترانه سرای اختصاصی مهستی بوده و نه هایده، چرا که در قسمتی از این نوشته مدعی است که پازوکی اکثر ترانه های هایده را سروده بود.


و این گونه بود که هایده پس از تعلیم زیر نظر اساتیدی چون فریدون ناصری ، احمد عبادی ،و فرهنگ شریف اولین ترانه ی اختصاصی اش را با نام آزاده ام باشعری از رهی معیری و ملودی علی تجویدی منتشر کرد. هایده در مصاحبه ای با شهرام میریان در رادیو آلمان در سال 1989 عنوان نمود که جاذبه و کشش صدای دلکش باعث شد تا وارد عرصه خوانندگی شود .هایده از سال 47 تا 50 را در برنامه گلهای رادیو گذرانید و ترانه هایی را به شکل سنتی اجرا نمود.در این راه ترانه هایی از معینی کرمانشاهی ،بیژن ترقی ، پرویز وکیلی ، نواب صفا و تورج نگهبان را اجرا کرد و با آهنگسازانی چون علی تجویدی ، همایون خرم همکاری داشت.
هایده در روزهای آغازین دهه 50و به دعوت محمود قربانی سر از کاباره های تهران درآورد. محمود قربانی در مصاحبه ای عنوان کرد که توسط کورس سرهنگ زاده با هایده آشنا شد و او را با کاباره کشاند. پیشنهادهای وسوسه انگیز محمود قربانی هایده راازبرنامه گلها به کاباره کشاند و این مسئله باعث شد تا همکاری هایده با علی تجویدی نیز قطع شود.
در دهه 50 هایده با بسیارانی همکاری نمود. از
محمد حیدری گرفته تا جهانبخش پازوکی ، از تورج نگهبان ، همامیرافشار ، علی رضا طبائی ، محمدعلی بهمنی ، آذر صراف پور، لیلی کسری گرفته تا حسن لشکری، فریدون خشنود ، انوشیروان روحانی ، سیاوش زندگانی .

اما آنچه که در تمامی این همکاری ها آشکار است دلبستگی هایده به موسیقی سنتی است. در تنظیم های به کار گرفته شده تا سال 55 عمدتا از سازهای سنتی استفاده شده و اثری از یک ساز مدرن نیست. در خوشبینانه ترین حالت ممکن انوشیروان روحانی نوع اجرا ترانه سنتی را با پیانو خود همراه می ساخت کاری راکه پیش از این بارها و بارها جواد معروفی انجام داده بود.
از شاخص ترین ترانه های اجرا شده توسط هایده در سال های 50 تا 55 می توان به اجرای آهنگ تنها با گل ها از زنده یاد حسن لشکری در سال 1352 و اجرای ترانه مستی با شعر زیبای اردلان سرفراز اشاره کرد.
هایده در سال 1351، دومین ازدواج خود را با بیژن مراد سرپرست مهمانداران یکی از شرکت های هواپیمایی ، می کند که پس از چند ماه منجر به جدائی می شود.

در سال 1355 همکاری لیلا کسری و هایده با آهنگ دعای سحر آغاز می شود . ترانه سرایی که در غربت بیشترین همکاری را با هایده داشت.جالب است که اولین ترانه سرای هایده ، رهی معیری پس از اولین ترانه اش برای هایده فوت می شود و آخرین ترانه سرا هایده نیز لیلا کسری است که مدتی پس از مرگ ایشان ، هایده نیز درگذشت.
اما در سال 1356 هایده سبک هنری اش را کاملا تغییر داد و به سوی موسیقی پاپ گرایید. در این راه آهنگ هایی را از انوشیروان روحانی ، محمدحیدری و صادق نوجوکی اجرا کرد. آثاری چون سوغاتی ، گل سنگم ، حرف تازه ، بزن تار نخستین تجربه های هایده در زمینه موسیقی پاپ بود.
ترانه ی گل سنگم ساخته انوشیروان روحانی متعلق به امل صاین خواننده ترکیه ای بود که پس از او ستار ، هایده ، حسن خیاط باشی و سپهر نیز آن را اجرا کردند.
در سال 1357 هایده دو کار از جهانبخش پازوکی وصادق نوجوکی منتشر می کند که در واقع این دو اثر آخرین کارهای منتشر شده ایشان در ایران است. نخست ترانه ای به نام بزن تار از صادق نوجوکی که در تابستان 1357 یکی از پرفروش ترین ترانه های روز بود و در نهایت ترانه ی من خودم رفتنی ام که این ترانه در واقع آخرین کار ضبط شده هایده در ایران بود .کاری از
جهانبخش پازوکی .
هایده در مصاحبه ای با نادر رفیعی در سال 1363 می گوید که جهانبخش پازوکی زمانی که این ترانه را ساخت و به من داد بسیار حس بدی داشتم و در استودیو دائم دلشوره اجرا با من بود. هیچ وقت فکر نمی کردم که این کار آخرین ترانه ی من در ایران باشد. چراکه پس از انفجار سینما رکس آبادان در 7 شهریور 1357 از کشور خارج شدم و در آپارتمانم در لندن ساکن شدم.
هایده به لندن می رود تا در کنار سه فرزندش که در آنجا تحصیل می کردند قرار گیرد.
پس از بهمن 57 و رویداهای خونین انقلاب موسیقی نیز به محاق می رود.

از صدای هایده در 5 فیلم سینمائی استفاده شد. فیلم تنها و گل ها ( بهمن 1352) ، فرار از بهشت ( بهمن 1353 آهنگساز فریدون خشنود) ، شبگرد ( فروردین 1354 انوشیروان روحانی) ، رانده شده ( مرداد 1354 همایون خرم – محمدعلی شیرازی) و میهمان ( 12 آبان 1355 همامیرافشار و انوشیروان روحانی)
همانگونه که مشاهده می کنید در فیلم سینمایی میهمان از ترانه ای به همین نام (به دیدن من بیا مهتاب دراومد) استفاده شده است .

روزنامه دولتی کیهان در تاریخ 19 اسفند 1358 خبر احضار 10 خواننده را به دادگاه انقلاب منتشر نمود که در این فهرست گوگوش ، هایده ، لیلافروهر ، فیروزه ، فریدون فرخزاد ، عهدیه ، پونه ، حمیرا و 2 بازیگر جای داشتند.
هایده اما در لندن بود . جایی که کم کم دیگر خوانندگان و هنرمندان نیز به او می پیوستند. داریوش ، مهستی ، عارف ، فرامرز اصلانی و بسیاری دیگر از هنرمندان دو سه سال اول انقلاب را در انگلیس گذراندند.
هایده نخستین اثر خارج از کشور خود را به نام فریاد و باشعری از کریم فکور و آهنگی از انوشیروان روحانی در لندن ضبط می کند. پس از آن به دعوت پرویز قریب افشار در سال 1981 کنسرتی را در تالار شهرداری کیزنگتون لندن با عارف ، فرامرز اصلانی برگزار می کند.
در اواخر سال 1360 هایده به لس آنجلس کوچ می کند. جایی که بسیاری از ایرانیان مهاجر و دربدر از سرزمین مادری گرد هم جمع شده اند.
بسیاری از هنرمندان نیز یکان یکان به این جمع می پیوندند. محمد حیدری ، منوچهر چشم آذر ، حسن شماعی زاده ، صادق نوجوکی ، فرید زولاند و آندرانیک از نخستین آهنگسازان مهاجر لقب می گیرند.
تاسیس تلویزیون جام جم به همت منوچهر بی بیان در تاریخ 16 آگوست 1981 و هم چنین تلویزیون ایرانیان به کوشش علی لیمونادی و تلویزیون جنبش توسط داودامیرقاسمی و فرزان دلجو خون تازه ای در کالبد ایرانیان مهاجر می دمد.
ایرانیان درون میهن نیز دهه سیاه 60 شمسی را با فیلم های ویدئویی جام جم که به شوهای نوروزی معروف بود به خوبی بیاد می آورند. اولین شویی که وارد کشور شد شو نوروز 1361جام جم بود.
و اولین تصاویر از هنرمندان کوچ کرده.تصویر هایده در اولین شو نوروزی 1361 نیز دیده می شود. ترانه ای به نام مهمان بهار که در باب نوروز است.هنرمندان دیگری چون ستار با ترانه ی عموزنجیرباف ، علی نظری با میوه باغ ونک ، رقص میترا محلاتی ، رقص محمدخردادیان و ترانه دلم می خواد سر روی شونه ام بذاری از حسن شماعی زاده در این شو نوروزی موجود بود .

هایده به مانند مهستی نخستین کارهای ضبط شده در لس آنجس را به اجرای ترانه های سنتی اختصاص می دهد.
نخستین آلبوم منتشر شده از هایده در سال 1361 به همراه مهستی به بازار می آید. در این آلبوم تنها یک ترانه از هایده و 3 ترانه از مهستی وجود دارد. این آلبوم که عید من و توشماره یک نام دارد توسط شرکت پاسارگاد تهیه و پخش می شود. تنها ترانه هایده در این آلبوم ترانه ی کی می دونه با شعری از مسعود امینی و آهنگی از حسن شماعی زاده است.
اگه از پرنده پرواز و بگیرن چی می مونه اگه از مستای شب خوندن آواز و بگیرن چی می مونه

البته نکته جالب این است که این ملودی از معدود ملودی های سنتی حسن شماعی زاده است.

پس از این کار در همین سال( 1361) شرکت ترانه به همت وارطان آوانسیان اولین آلبوم خود را در امریکا با صدای داریوش و هایده منتشر می کند . کاری از صادق نوجوکی که 3 ترانه از داریوش به نام های ندیم ، نشانی از تو می بینم و روزگار نامهربون باترانه هایی از ایرج رزمجو ودو کار از هایده باترانه های بیژن سمندر جای می گیرد.
همانگونه که مشاهده می کنید تمامی آلبوم ها به شکل ترکیبی است . یعنی دو یا سه خواننده در کنار یکدیگرو با محوریت یک آهنگساز آلبوم منتشر کرده اند.
در همین سال آلبومی دیگر به نام زندگی با صدای هایده و مهستی توسط جیم پازارگاد منتشر می شود. در این آلبوم هم ترانه زندگی ساخته صادق نوجوکی از آن هایده است.
خدایا ، خدایا ، توی دنیای بزرگی پوسیدیم که...
در سال 1362 آلبومی با صدای هایده و مهستی توسط شرکت ترانه منتشر می شود. بهار بهار ، دل های خسته ، به جز خداکسی نیست از هایده در این آلبوم جای گرفته. دو اثر از 3 ترانه هایده در این آلبوم سروده ی محمد حیدری آهنگساز است. در واقع محمد حیدری در این دو اثر ترانه سرایی را نیز تجربه کرده که هر دو در حال و هوای ترانه های اجتماعی است و ترانه سرا به بیان احوالات ایرانیان دربدر و دور از خانه می پردازد. از نکات جالب در این آلبوم این است که بر روی لیبل آلبوم از اسفندیار منفردزاده تشکر شده و این که آیا ایشان در این آلبوم نوازندگی کرده اند یا نه محل پرسش هست؟

در همین سال ( 1362) آلبوم خاطره با صدای هایده ، مهستی و حمیرا منتشر می شود. کاری از صادق نوجوکی و ایرج رزمجو . آلبومی کاملا پاپ که در این آلبوم آرمیک نیز با ساز رویای اش دل ها را به تسخیر درآورد.
از هایده در این آلبوم دو ترانه به نام های زمونه ( با اینکه تموم نمی شه لجبازیات زمونه ) و راوی ( آورده خبر راوی کو ساغر و کو ساقی ) به همیشه یادها سپرده شد..
مهستی نیز در این آلبوم دو ترانه داشت. طعنه ( این جور به من نگاه نگن آتیش به هستی ام نزن) ، مونس ( اون که دنبال منه ) و ترانه معروف حمیرا نیز در این آلبوم دل دیوونه بود.
در سال 1363 داریوش ، هایده و ابی آلبومی را ازکارهای فرید زولاند منتشر می کنند.
در این آلبوم داریوش 2 ترانه تکیه بر باد و دل من را می خواند و هایده دو ترانه یارب و تو که نیستی
و ابی نیز دو ترانه قاصد و غریبه.
تو که نیستی از خودم بی خبرم کی بیاد و کی بشه همسفرم
دل من از تو جدا نیست این هوا بی تو هوا نیست از کی بگم از چی بگم.
در دیگر اثر منتشر شده در سال 1363 آلبومی از کارهای فرید زولاند و آندرانیک با صدای هایده و ویگن منتشر می شود.
آلبومی به نام همخونه که دو صدایی اجرا می شود.
در این آلبوم ترانه های وای به حالش ( شبا همش به میخونه می رم من ) ، اسیر تو ( غم اومد که گریون کنه چشمامو نتونست) و هم خونه از هایده و دل غافل ، حضرت آدم و صدای گریه از ویگن منتشر می شود. به جز ترانه همخونه که از اردلان سرفراز است سایر ترانه ها از لیلا کسری است.
از من نپرس خونه ام کجاست تو این همه ویرونه ای هم قبیله چی بگم قبیله سرگردونه
در یکی دیگر از آلبوم های این سال آلبومی با صدای هایده ، ستار و مهستی منتشر می شود. از هایده در این آلبوم نرگس شیراز ( چه کنم چه کار کنم تو من و نشناختی ) ، و قصه من ( مثل بادسرد پاییز غم لعنتی به من زد) منتشر می شود.
ترانه ی قصه من سروده لیلا کسری است که در این ترانه داستان زندگی خود را بازگو می کند. ماجرای درگیری با سرطان و عمل های چندگانه لیلا کسری.
اما آنجا که او می گوید« من و از تنم بگیری تو ترانه هام می مونم »نوستالژی غریب لیلا کسری برای جوان های نسل امروز است.شاید یک وصیت نامه.
در سال 1364 آلبوم شب عشق با صدای هایده ، مهستی ، ابی و ستار کاری از صادق نوجوکی منتشر می شود. در این آلبوم نیز ترانه شب عشق ( یه امشب شبه عشقه همین امشبو داریم ) و تاریخ عشق ( آه ای خدا کمک کن من بی صدا نمونم ) از هایده منتشر شد. از ابی نیز در این آلبوم ترانه ی قصه عشق ، از مهستی فدات شم ، از ستار گل ناز و بت شکن منتشر می شود.در این آلبوم اردشیر فرح نوازنده گیتار و مجید نوازنده سازهای ضربی نوازندگی کردند.تمامی اشعار این آلبوم به جز فدات شم که از بیژن سمندر است، همگی سروده لیلا کسری می باشد.
همانگونه که به روند و تکامل ترانه ها و ملودی ها توجه می کنید ملودی ها در گذر زمان از حالت و ساختار سنتی به شکل و فرم نوین تر درآمده و خواننده به موسیقی روز گرایش پیدا می کند .
نکته دیگر این که صادق نوجوکی در دهه 80 میلادی نقش بسیار پر رنگی در زندگی هنری هایده بازی می کند. اگر به هر کدام از ملودی های صادق نوجوکی که برای هایده ساخته دقت کنیم با آهنگسازی متفاوت روبروییم
دقت کنید که هایده از آزاده ام علی تجویدی و رهی معیری به صادق نوجوکی و فرید زولاند رسیده.دریغ من همیشه این بوده که چرا در دهه 50 هایده به مانند دهه 60 شمسی موسیقی پاپ را جدی نگرفته و دریغ دیگر این که چرا بر فرض مثال آهنگسازانی چون فریدون خشنود و یا انوشیروان روحانی دست به یک ساختارشکنی درباره هنر هایده نزده و از حنجره منحصر به فرد او در جهت موسیقی پاپ استفاده نکرده اند.
در نظر بگیرید که کسی چون انوشیروان روحانی این کار را درمورد مهستی در اوایل سال 1347 انجام داد و ملودی راز خلقت را با ارکستر زنده ضبط نمود( دارم سئوالی ای خدا)
اگر چه همانگونه که به تنظیم های هایده در دهه 80 میلادی دقت می کنیم پایبندی و علاقه ی او به موسیقی ایرانی مشهود است. به زبانی دیگر در پاپ ترین شکل ممکن نیزدر پس صدای هایده ، صدای ضرب علی توللی شنیده می شود. بر فرض مثال آهنگ اشاره ( بازم اشک تو چشمام مث ابه روونه) را در نظر بگیرید . در تنظیم این اثر، صادق نوجوکی باز صدای ضرب علی توللی را کنار نگذاشته.

البته باید این مسئله را در نظر گرفت که همانگونه که هایده در مصاحبه خود با شهرام میریان در سال 1989 اشاره داشت خود ایشان نیز در نوع اجرا ترانه ها و ملودی ها دخالت مستقیم داشته و نظراتش را به آهنگساز منتقل می نموده.
در سال 1365 جهانبخش پازوکی از ایران خارج می شود و به لس آنجلس کوچ می کند. حضور جهانبخش پازوکی باعث همکاری تازه ی او با هایده می شود و ترانه های نگو نمیام ، سر به هوا حاصل این همکاری است.
























ماه نامه تپش آپریل 2005
عکسی تکرار نشدنی از بهترین ها
طنین صلح آهنگی که هرگز کهنه نمی شود
ساعت زمان را به عقب برمی گردانیم ... سال 1986 و نوروزی فراموش نشدنی .. کنسرتی در راه بود ... بهترین ها و برگزیدگان هنر ایران در کنار یکدیگر قرار گرفتند تا سرآغازگر نوروزی متفاوت باشند کنسرتی که می رفت لس آنجلس را در خود جای دهد ، شبی در هتل مجلل بوناونچور در دان تاون شهر لس آنجلس . عکسی را که مشاهده می کنید در رابطه با آن کنسرت است که به بهانه همان شب و برای تبلیغاتش تصمیم بر آن گرفته شد تا کلیه هنرمندان و برگزار کنندگان در کنار یکدیگر بایستند و عکس یادگاری و یا بهتر بگوییم تبلیغاتی بگیرند. خوانندگان کنسرت عبارت بودند از : هایده ، معین ، اندی و کوروس ، مرتضی ، فتانه ، و مجریان حسن خیاط باشی بود و شوی از رافی خاچاطوریان و از طرف دیگر برگزارکنندگان کنسرت علی رضا امیرقاسمی ، فرانک میرقهاری ، و حمید رشیدیان بودند. به خاطر این که کنسرت سرو صدای بیشتری به راه بیاندازد و از طرفی اتحادی بین هنرمندان بوجود آید علی رضا امیرقاسمی به فکر تولید و تهیه آهنگی افتاد که خوانندگان آن را به صورت گروهی اجرا نمایند که پس از چند هفته گفت و شنود با شاعر و ترانه سرای پراعتبار شادروان لیلا کسری ( هدیه ) ترانه ای را از او انتخاب کرد که با حال و هوای آن زمان بسیار سازگار بود و علیرضا تصمیم گرفت تا ترانه را به فرخ آهی بسپارد تا آهنگی روی آن بگذارد که الحق فرخ آهی نیز آهنگی جاودانه ساخت . کلیه هنرمندان نامبرده در استودیو راسک لوس آنجلس دور هم جمع شدند تا این آهنگ را اجرا نمایند که البته در آخرین دقایق هایده به خاطر مسائل پشت پرده با هم آوایی با دیگر هنرمندان منصرف شد و تصمیم گرفت تا در این آهنگ که طنین صلح نام داشت حضور نداشته باشد . بخش های مختلف آهنگ بین هنرمندان تقسیم شد و آهنگ طنین صلح ضبط گردید که همواره یکی از زیباترین ترانه ها و آهنگ هایی است که در غربت تهیه شده است و مضمون آن بدین صورت است:
صلح سفید و آبی چتر قشنگ روشن
یه روز می ا فته سایش رو آسمون میهن
عشقه دوباره با ما عشقه دوباره با من
مردم دل شکسته چشم انتظار صلحن
این ترانه نخست صلح سفید و آبی نام داشت که امیرقاسمی نام طنین صلح را بر روی آن گذاشت . لازم به یادآوری است که اندی به تازگی این آهنگ را بازسازی کرده و خوانده است.

در سال 1366 آلبومی به آهنگسازی بابک افشار به نام خونه عشق و با ترانه های همامیرافشارو با صدای هایده ، ستار ، مهستی و سوزان روشن و به تهیه کنندگی هاملت میناسیان منتشر می شود.
از هایده در این آلبوم ترانه گلریز جای می گیرد.( پاییزه پاییزه توگلخونه ی چشمات گلریزه )
پس از انقلاب صادق نوجوکی با 15 آهنگ ، فرید زولاند با 10 آهنگ ، آندرانیک با 9 آهنگ بیشترین همکاری را با هایده داشتند.
هم چنین در زمینه ترانه سرایی نیز پس از انقلاب لیلا کسری با 23 ترانه ،اردلان سرفراز 5 ترانه ، همامیرافشار 5 ترانه، بیژن سمندر 5 ترانه بیشترین همکاری را داشتند.
همانگونه که در این آمار مشاهده می کنید پس از انقلاب هایده بیشترین همکاری را با لیلا کسری ( هدیه ) به عنوان ترانه سرا و صادق نوجوکی به عنوان آهنگساز انجام داده است .

در فروردین 1368 لیلا کسری پس از ده سال درگیری با سرطان راهی دیار باقی می شود.
اما دی 1368 و کنسرت هایده در سانفرانسیسکو و باشگاه کازابلانکا.


هایده به اتفاق عبدی یمینی ( پیانو) ، پرویز رحمان پناه ( تار) و سیامک پویان راهی سانفرانسیسکو می شود.
خسرو مترجمی که آن زمان دانشجو بوده از شب دوم برنامه هایده تصویربرداری می کند. مترجمی درباره آن شب می گوید که در زمان اجرای برنامه هایده شرایط عادی نداشت و دائم عرق می کرد.چند بار نیز کنترلش را از دست داد.
در بین آنتراکت برنامه نزد او رفتم و بیان می کرد که چندان حالش مناسب نیست. پس از این که از او خداحافظی کردم روز بعد یکی از دوستان به من گفت شنیدی که دیشب هایده فوت کرده ؟ من هم با تعجب به او گفتم که من که تا آخر برنامه با او بودم. و متوجه شدم که پس از برنامه هایده بیهوش می شود و زمانی به بیمارستان می رسد که کار تمام شده.
در زمان مرگ هایده شایعات فراوانی درباره علت مرگ او در لس آنجلس پیچید. بسیاری بر این باور بودند که استعمال مواد مخدر و هم چنین زیاده روی در مصرف مشروبات الکلی علت مرگ او بوده . مهستی در مصاحبه ای عنوان نمود که هایده از کودکی دچار بیماری قند بوده و بالارفتن قند، سبب مرگ او شده.
سعید نوشین فر عکاس قدیمی مقیم لس آنجلس در شماره مارچ 2005 مجله تپش اینگونه می نویسد:
عکس های زیادی از هایده گرفته ام ولی این عکس را نمی دانم چرا از همه دیگر عکس هایی که از او گرفته ام بیشتر دوست دارم ، شاید به خاطر این است که این آخرین عکس اوست. درست 2 هفته قبل از فوتش بود که من برای گرفتن چند عکس به خانه او در منطقه سانتامونیکا ( کنار دریا) لوس آنجلس رفتم و پس از گرفتن چند عکس از او خواستم ژستی بگیرد تا این عکس را با این حال و فرم بگیرم . به او گفتم : هایده برو تو فکر برو تو دنیای خودت به آینده... هیچ وقت یادم نمی رود او به من گفت:
سعید بگیر که من رفتم.

با مرگ زودهنگام هایده یکی از بی نظیرترین و استثنایی ترین صداهای تاریخ موسیقی این سرزمین خاموش شد. بی علت نبوده که علی تجویدی در اولین شب مهمانی که هایده برایش از دلکش خواند مجذوب صدایش شد.
پس از مرگ هایده بلافاصله کمپانی های موسیقی در امریکا دست به کار شدند و آثار او را بر روی چند cd منتشر کردند.
مهدی ذکایی مدیر مجله جوانان می گوید که دقیقا یک هفته پیش از مرگ هایده با او مصاحبه ای انجام دادم که یک روز بعد از مرگش مجله منتشر شد.
ذکایی می گوید:
یک هفته بعد که مجله درآمد دقیقا یک روز بعد از مرگش بود. یکی از عجیب ترین اتفاقاتی که قبل از مرگ هایده افتاد این بود که آقای حسام ابریشم چی که نقاش معروفی در امریکاست یک طراحی برای روی جلد مجله در کنار عکس هایده انجام دادند که چشم هایده کاملا روی این طرح خیره شده بود . بعدا فهمیدم که این طرح در امریکای جنوبی سمبل مرگه و تقریبا به شکل یک دلقک در حال رقصه.
خاطراتی که از آخرین مصاحبه با هایده در ذهن دارم اینه که از کسانی گلایه می کرد که خیلی اذیتش کرده بودند و از خیلی از شایعاتی که مطبوعات براش ساخته بودند دل آزرده بود.





توضیح از مدیر سایت : در قسمت دوم این مقاله تمام ترانه های هایده را با ذکر نام ترانه سرا ، آهنگ ساز و تاریخ انتشار برای نخستین بار منتشر خواهم کرد.

نویسنده : حمید

پنج شنبه 23 مهر 1388

۱۳ نظر:

  1. سلام حمید عزیز
    خسته نباشی از این مطلب فوق العاده جامع و خواندنی از زنده یاد هایده که معلومه ساعت ها وقت پاش رفته....دستت درد نکنه
    من که حسابی میخکوب کرد تا خواندنش تموم کردم
    روح هایده جاودانه شاد باد که همیشه یادش زنده خواهد موند

    پاسخحذف
  2. راستی حمید عزیز برات یک میلی فرستادم که بی صبرانه منتظر جوابت هستم
    بازم ممنون از زحماتت

    پاسخحذف
  3. salam, ba tashakkor az biography jalebetoon, albateh 2 nokte ro ham yad avari konam, yeki, dar morede liste filmhaiee ke az sedaie haide estefadeh shode, filme shohoohe jamvanmardi farmosh shode,....ahange rooze neshaato tarabe...
    va nokteie dovom, hnaboode esme jenabe naser khaane cheshm azar dar list ahangsazane avaailed daheie 80 dar amrika, ba do ahang baraaie haideh, mamnoonam,ba arezooie movaghiate rooz afzoon, mohammad

    پاسخحذف
  4. درود
    معلومه که برای این مطلب جامع و خواندنی خیلی زحمت کشیدین ...واقعا اطلاعات خوبی رو منتقل کرد .

    خسته نباشین !

    و حتما سعی می کنم هر هفته بیام و مطالبتون رو بخونم .

    شاد باشید و موفق

    پاسخحذف
  5. دوست ناشناس عزیز
    در باب ناصر چشم آذر و لیست آهنگسازان منتظر آپ هفته آینده من باش.
    در آنجا می توانید نام تمام آهنگ های هایده را با ذکر نام آهنگساز مشاهده فرمایید. از جناب ناصر خان چشم آذر نیز 2 آهنگ به نام های عسل چشم و گل کاغذی مربوط به سال 1363 خودنمایی می کند.

    پاسخحذف
  6. سلام به شما...كارتون...و تحقيقتون عالي بود..واقعا استفاده كردم...خيلي بابتش زحمت كشيديد...منتظر قسمت دومش هم هستم...
    اميدوارم پرونده موسيقي در تبعيد رو در مورد خواننده هاي ديگه از جمله معين هم انجام بديد...چون اطلاعات از نحوه فعاليت و ظهور معين خيلي كمه...ممنون

    پاسخحذف
  7. درود بر حمید عزیز!

    مطلب بسیار خوبی تهیه کرده‌ای. دهه‌ی شصت جزء دوره‌های کم‌تر پرداخته شده‌ی موسیقی ماست. چشم‌انتظار شناس‌نامه‌ی آهنگ‌های اجرا شده‌ی هایده هستم. فقط اگر هم‌چون همیشه اشاره‌ای هم به منابع اطلاعاتی‌ات بکنی عالی می‌شود.

    حمید عزیز!

    در باب آهنگ‌های قدیمی‌یی که توسط آن 3 کمپانی در سال‌های 90 و 91 منتشر شده، سؤالی دارم. تا جایی که حافظه‌ام یاری می‌کند آلبوم "پیر" در سال 99 منتشر شده بود. این‌طور نیست؟

    ضمناً وبلاگ "ترانه‌ی نوین" با مقاله‌ای در رابطه با ترانه‌ی "شطرنج" به روز شد. خرسند می‌شوم مطالعه بفرمایی.

    پاسخحذف
  8. احسان نازنین
    بسیاری از آلبوم های خوانندگان طراز اول ما در 2 سال 1990 و 1991 به مرحله انتشار به شکل cd رسیده.
    در این میان تعدادی آلبوم نیز در سالهای میانه دهه 90 منتشر گردیده اند . مانند آلبوم پیر که همانگونه که اشاره داشتید 1999 منتشر شد.
    در آینده بیشتر در این باره صحبت خواهم کرد.
    حامد نازنین
    ممنون از حسن توجهت
    موسیقی در تبعید را به شکل ممتد ادامه خواهم داد.
    ناگفته ها فراوان است. در باب معین هم وسواس من فراوان است.
    اگر محبت دوست بدقولی در لس آنجلس تا امروز به ثمر نشسته بود اکنون بسیاری از مسائل روشن شده بود.

    پاسخحذف
  9. با سلام وخسته نباشید من بی صبرانه منتظر من خودم رفتنیم شماره دو که همانطور که شما قول دادید کلیه مشخصات آهنگ های زنده یاد هایده را بنوسید هستم اما از شما یک خواهش دارم وآن اینکه اگر میشود مشخصات آهنگ های خواننده های دیگر سرزمینمان مثل حمیرا و مهستی و معین و داریوش وگوگوش و ویگن ومارتیک و فرزین و شهلا سرشار و ......خیلی دیگر از خواننده های قدیمی دیگر هم بگذارید خیلی خیلی عالی می شود دلیلش هم این است که نسل جوان کشورمان بزرگان موسیقی را بشناسند و بدانند که آهنگ هایی که سال ها از آنها خاطره دارند چه بزرگانی ساخته اند بازم ممنون از وبلاگ عالی ومحبوبتان
    با تشکر

    پاسخحذف
  10. سلام عزیزم من قبلا هم به شما ایمیل داده ام
    نمی دونم یادتونه یا نه
    امیدوارم مزاحم نشده باشم و وقت داشته باشید واسم
    ممنون از همه زحمات و لطفیتون و بلاگ بی نظیرتون
    می خواستم اگه لطف کنین اگه عکسهای خانم
    حمیرا رو در مجله تپش دارید واسم ایمیل کنید
    یا هر عکس قدیمی از ایشون
    آخه من خیلی حمیرا رو دوست دارم
    اما متاسفانه نتونستم از ایشون زیاد عکس و تصویر پیدا کنم
    منم هرجور مایل باشید به شما همکاری می کنم
    و لطف شما را جبران می کنم
    با نهایت تشکر و سپاس

    پاسخحذف
  11. دمتون گرم خیلی حال کردم تا حالا اطلاعاتی به این کاملی در باره ی بانوی اواز ایران نخونده بودم روحش شاد

    پاسخحذف
  12. هایده اسطوره ای تکرار نشدنی است ،او همیشه در یاد و خاطره ایرانیان و تمام فارسی زبانان و حتی سایر ملل زنده و قابل احترام است . اخیرا" فیلم مستندی به همت پژمان اکبرزاده از زوایای مختلف زندگی و فعالیت هنری هایده ساخته شده و توسط شبکه ایرانیان هلند منتشر شده به همه توصیه می کنم یک نسخه از این دی وی دی را بخرند و تماشا کنند .برای اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه نمائید. با درود برهمه مردم فهیم ایران-هادی تهران 29/02/89
    WWW.HAYEDEHDOCUMENTARY.COM

    پاسخحذف
  13. هایده بی همتا بود و تاهمیشه زنده و گرامی است .همه اورا دوست دارند و آوازه هنرش در سراسر جهان پیچیده. توجه همه ی هم میهنان با غیرت را به این نکته جلب می کنم که اخیرا هنرمند جوان و با تعصب ایرانی به نام پژمان اکبرزاده در هلند فیلم مستندی درباره زندگی و فعالیت های هنری هایده ساخته و منتشر کرده است .به تمام علاقمندان توصیه میکنم مستند"سخن از هایده"را تهیه کنند و به تماشای آن بپردازند و از کار مهم پژمان عزیز حمایت کنند .برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه کنید. درود بر تمام ایرانیان آزاده وفهیم.
    هادی / تهران 29-2-89
    WWW.HAYEDEHDOCUMENTARY.COM

    پاسخحذف