۱۳۸۸ مهر ۱۰, جمعه


نوشتاری بر آلبوم معجزه ی خاموش داریوش

آخرین اثر منتشر شده ی داریوش اقبالی آلبوم معجزه ی خاموش بود که در دی ماه 87 راهی بازار شد.
اگر چه بسیارانی هم چنان منتظر شنیدن آلبوم به محاق رفته ی صفر هستند.آلبومی که اواخر دهه ی 90 میلادی ضبط گردیده والبته داریوش پاره ای از ترانه های ضبط شده برای آن آلبوم را یکان یکان در آلبوم های بعد منتشر نمود. از جمله ترانه ی تلنگر
داریوش در مصاحبه ای در شهریور 1380 با شاهرخ گلستان در پاریس (بخش فارسی bbc ) برای نخستین بار بخش هایی از ترانه ی صفر را خواند و خبر از انتشار آن طی چند ماه آینده داد . عدم انتشار سال صفر ، اردلان سرفراز را بر آن نهاد تا ترانه ی سال صفر را در کتابی به همین نام منتشر کند.

اما آلبوم معجزه ی خاموش
نخست بهتر است تا عوامل تهیه این آلبوم را معرفی نماییم :
آلبوم معجزه ی خاموش دربرگیرنده ی 10 ترانه است.
1 ) شطرنج :
ترانه سرا : روزبه زاده [ بمانی] آهنگساز : داریوش تنظیم : هومن دپارس [محمدی
2 ) تقویم :
ترانه سرا : اردلان سرفراز آهنگساز : فرید زولاند تنظیم : منچهر چشم آذر
3) ساعت شوم
ترانه سرا : ایرج جنتی عطایی آهنگساز : بابک سعیدی تنظیم: بابک سعیدی
4) شب تاب
ترانه سرا: شهیار قنبری آهنگساز : فرید زولاند تنظیم: واهان
5) دلتنگم
ترانه سرا: ایرج جنتی عطایی آهنگساز : بابک سعیدی تنظیم: بابک سعیدی
6 ) معجزه خاموش
ترانه سرا: ایرج جنتی عطایی آهنگساز : بابک سعیدی تنظیم: بابک سعیدی
7) تصویر رویا
ترانه سرا: روزبه بمانی آهنگساز : مهدی یراحی تنظیم : بهنود بهزاد [بهروز صفاریان]
8) همدرد
ترانه سرا: منوچهر نام آور آزاد آهنگساز : محمد شمس تنظیم : تیگران ساکیان
9) آواز پری ها
ترانه سرا : ایرج جنتی عطایی آهنگساز : فرید زولاند تنظیم: واهان
10)راهی
ترانه سرا: اردلان سرفراز آهنگساز : فرید زولاند تنظیم : واهان


نخستین ترانه ی آلبوم ترانه ی شطرنج است.
پیش از این تنها یکبار زویا زاکاریان ترانه ای با این نام با صدای مهرداد آسمانی سروده بود که البته در حال و هوایی کاملا متمایز از این ترانه بود.
هومن محمدی تنظیم کننده این اثر که بیشتر در زمینه موسیقی فیلم فعالیت می کند به خوبی موسیقی را در خدمت ترانه درآورده تا ضرب آهنگ ارکسترالی آن ما را به یاد ملودی هایی چون بمان مادر ، خانه سرخ و دیگر همکاری های احمد پژمان و بابک افشار در پس از انقلاب با داریوش، بیاندازد.
ترانه ی شطرنج با وجود زبان غیر رسمی و شکسته ترانه سرا دارای ایهامی پیچیده است که البته بر پیچیدگی آن از زمان انتشار ویدئو ترانه افزوده شد.بسیارانی معتقد بودند که ویدئو نگاهی جهانشمول و فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران دارد که این مسئله کاملا با مضمون ترانه متعارض است.
در واقع ترانه سرا به دنبال نگاهی آرمانگرایانه به جهان بدون مرز نبوده بلکه کاملا مشخص وارد مرزهای جغرافیایی سرزمینی به نام ایران شده و به بررسی مسئله می پردازد.
ترانه با مصرع از پس پرده نگاه کن مثل شطرنج زمونه آغاز می شود.
در واقع بازی شطرنج در میان تمام بازی هایی که وجود دارد ، بازی است که هیچ نیازی به قدرت جسمانی و تحرک نداردبلکه تنها تفکر لازمه پیروز شدن در این بازی است.
ترانه سرا نیز از بازی شطرنج مدد گرفته و با تشبیه زمونه به یک بازی شطرنج همگان را تشویق به اندیشیدن و تفکر و نگاه کردن از پس پرده می کند.
از پس پرده نگاه کردن و به دیده تردید نگریستن به مسائل ، پذیرفتن بی قید و شرط را از حاکمان دور می کند. ترانه با مصرع از پس پرده نگاه کن شروع و خاتمه می یابد . یعنی این که این تکیه کلامی محور رسانیدن پیام به مخاطب می باشد.َ
. اما هر چقدر که ترانه به جلو حرکت می کند آشفتگی و زبان پریشانی نمود والاتری می یابد.
در مصرع:
یه طرف همه سیاه و یه طرف همه سفیدن
روبروی هم یه عمره ما رو دارن بازی می دن

اوج زبان پریشانی و آشفتگی را می توان مشاهده کردو آن این که« ما » در مصرع دوم چگونه امکان دارد نه سیاه باشد و نه سفید .در حالی که در مصرع دوم ترانه تاکید بر این موضوع است که هر کسی مهره ای در این بازی ( زمونه ) است. در واقع این دو مصرع تضاد و پارادوکسی آشکار است.

نکته دیگر درمورد این ترانه تغییر بخشهایی از کلام در زمان سرودن تا زمان اجراست.
داریوش در مصاحبه با احمد بهارلوترانه را به شکل دیگری خواند که پس از انتشار آلبوم بسیارانی را غافلگیر کرد.
اونا که اول بازی توی خونه ی تو ومن
پیش پای اسب دشمن اون همه سرباز و چیدن
ببین امروزم تو بازی میون شاه و وزیرن
هنوزم بدون حرکت پشت ما سنگر می گیرن
در حالی که داریوش در آن مصاحبه ترانه را اینگونه خواند:
اونا که اول بازی توی خونه ی تو و من
پیش پای اسب دشمن مهره ها رو سر بریدن
ببین امروزم تو بازی همشون شاه و وزیرن

هنوزم بدون حرکت پشت ما سنگر می گیرن.

در واقع در یک نگاه تطبیقی ترانه ی سروده شده پیش از اجرا دارای نگاه عمیق تری نسبت به ترانه ی اجرا شده دارد که در واقع محافظه کارانه تر عمل می کند.
موضوع دیگردر باب این ترانه هم قافیه شدن سفیدن و می دن در بیت سوم است:

یه طرف همه سیاه و یه طرف همه سفیدن
روبروی هم یه عمره ما رو دارن بازی می دن
در حالی که اگر به جای می دن از قافیه می گیرن استفاده می شد وزن ترانه شکل زیباتری به خود می گرفت:

یه طرف همه سیاه و یه طرف همه سفیدن
روبروی هم یه عمره ما رو دارن بازی می گیرن


همانگونه که اشاره داشتم ویدئو ترانه بر پیچیدگی و ابهامات و سئوالات همگان افزود.
به اعتقاد من 2 بیت زیر هیچ گونه تناسبی با مضمون ویدئو ندارد و هر گونه برداشتی متفاوت از این دو بیت سخت به گمراهی رسیدن است.
تاج و تخت شاه دیروز در قلعه شون نمی شه
به خیالشون که این تاج سرشون تا همیشه
یادشون رفته که اون شاه که به صد مهره نمی باخت
تاج و از سرش تو میدون لشکر پیاده انداخت.
برای من بسیار دشوار است که بخواهم برداشتی دگرگونه از دو بیت فوق داشته باشم . این دو بیت آنقدر آشکار و عریان است که نیازی به فرافکنی و نسبت دادن آن به جهان کل معنا ندارد.
تاج و تخت شاه دیروز همان شاه سابق ایران است و آن هایی که «یادشون رفته که اون شاه به صد مهره نمی باخت» حاکمان امروز سرزمینمان هستند.

دومین اثر این آلبوم آهنگ تقویم است.
نخستین موضوع درباره ی این کارکه نمایان است حضور منوچهر چشم آذر به عنوان تنظیم کننده است. در واقع منوچهر چشم آذر پس از 16 سال ( تنظیم نون و پنیر وسبزی ) که اتفاقا آهنگساز آن آهنگ نیز فرید زولاند بود ، همکاری دوباره ای را با داریوش انجام داد.دلیل عدم همکاری این دو هنرمند طی 16 سال بر من پوشیده است ولی شاید همکاری های فراوان منوچهر چشم آذر با جوانان و گاها آثاری نه چندان دلپسند و دلچسب دلیل دوری آنها باشد.
تقویم یکی از شاهکارهای اردلان سرفراز طی سالهای اخیر است و حتی در این آلبوم نیز یکی از ترانه های قابل توجه.
تاریخ مرگ و ماتم است تقویم کهنه روی میز
هر برگ آن را پاره کن میان شعله ها بریز

اگر چه به اعتقاد من ملودی لباسی قابل لمس بر تن کلام نیست و حرکت شعررا به خوبی پشتیبانی نمی کند.
زبان تقویم یک زبان رسمی و برخلاف دیگر کارهای اردلان سرفراز چندزبانی در آن دیده نمی شود.
شاعر با انتقاد از تاریخ سرزمینمان که سرشار از مرگ و ماتم ، دروغ و شیون است خواهان تجدید نظری کلی و رسیدن به یک آغازی تازه همراه با زندگی می باشد.
تنها اشکال وزنی به این شعر می توان به عدم ارتباط قالب 4 مصراع آخر با تمام مصراع های این شعر دانست.
در واقع در هیچ کدام به جز 4 مصراع آخر ، مصراع های اول و دوم با یکدیگر هم قافیه نیستند در واقع در قالب قطعه که مصراع های دوم تنها هم قافیه هستند شعر به جلو حرکت می کند اما در 4 مصراع آخر همگی هم قافیه هستند.
نکته دیگر در باب ترانه تقویم تصویر انتهایی ترانه است که با دیگر آثار اردلان سرفراز بسیار متفاوت است. تصویر امید و زندگی و رسیدن به یک فردای روشن آنی نیست که در دیگر ترانه های سرفراز دیده بودیم.
سومین اثر این آلبوم ساعت شوم ساخته ی بابک سعیدی است.
بابک سعیدی نوازنده گیتار که چند سالی است به لندن کوچ کرده و پیش از این در ایران به کار نوازندگی و آهنگسازی مشغول بود در این آلبوم 3 آهنگ ساخته که هر سه بر روی ترانه های ایرج جنتی عطایی است. دلیل هم کاملا آشکار است . حضور ایرج در لندن و نزدیکی این دو کمک فراوانی برای ساخته شدن آثار تازه تر می کند.
ایرج جنتی عطایی در این ترانه نیز از زبان واژگان مخصوص به خود باز استفاده نموده زبانی که گاه آنچنان تکراری می شود که شنونده خاص آثار او را به تامل وا می دارد.
کوچه تا کوچه ، خونه تا خونه ، دل به دل ، لب به لب و ترکیب هایی از این دست در 40 سال ترانه سرایی ایرج جنتی عطایی فراوان دیده شده اما در این ترانه این ترکیب ها همگی با هم و در کنار هم جای گرفته اند.
همین که کوچه در کوچه ی این شهر دچار پچ پچه های شبانه س
( ترانه به من چه ؟)
از قناری به قناری می شه نور و بوسه برد از ترانه تا ترانه شاپرک می شه شمرد ( ترانه می شه نمی شه )
قریه تا قریه اشک ، ستاره تا ستاره سرد غریبه تا غریبه ترس ، مترسک تا مترسک درد
( پروانه ای در مشت)
از ستاره تا ستاره گریه کردم از همیشه تا دوباره گریه کردم
(آخرین کوکب )
از کوکب تا کوکب خاموشی شب هست و شوق شب کشتن نیست
(شب کشتن)
تصویرپردازی های ایرج در این ترانه نسبت به دیگر ترانه های ملی و میهنی او چندان به دل نمی نشیند.
خونه از گریه پره ، کوچه از مرگ غزل
توی ویرونی باغ ، نعش گل بغل بغل
قطره ای اشک اینجا ، شعله ای آه اونجا
پاره ای گل اینجا ، تکه ای ماه اونجا

شب تاب چهارمین ترانه ی این آلبوم است.
ترانه ای سروده شهیار قنبری و ملودی فرید زولاند.
آهنگ با ساز سیتار آغاز می شود . سازی که در پاکستان و افغانستان بیشتر دیده می شود. تنظیم کننده ملودی واهان اسکندریان به اعتقاد من نمره قبولی را در این تنظیم گرفته اگر چه ملودی فرید زولاند نیز بهترین کار او در این آلبوم است.
البته این توضیح را نیز لازم می دانم که بگویم ملودی های فرید زولاند در آلبوم راه من به مراتب قوی تر و دلنشین تر از ملودی های معجزه ی خاموش بودند.مقایسه کنید ملودی های تلنگر ، چکاوک ، راه من ، روزنه را با ملودی های تقویم ، راهی .
شهیار قنبری نیز در سالهای اخیر ترانه های به مراتب بهتری نسبت به شب تاب سروده و این ترانه را از کارهای متوسط او می دانم.
در ضمن نکته دیگر این که ترانه هایی به مضمون مگه نه ؟ نیز بسیار تکراری شده که چندین و چند مورد به گوش من آشناست.
در ترانه شب تاب شاعر از صنعت مراعات النظیر فراوان استفاده کرده :
رویا ، کابوس مصراع اول
خورجین ، اسب مصراع دوم
گلدسته ، محراب ، ناقوس مصراع سوم
شرق ، غرب ، شمال ، جنوب بیت سوم

باز هم تصویر انتهایی ترانه امیدبخش و نشاط آور است.
نترس از این سیاهی تو شب تابی مگه نه ؟
نترس از مرگ دریا خود آبی مگه نه ؟
در واقع داریوش به جبران دهه های پیشین که ترانه های اجرا شده توسط او همگی پایانی تیره داشتند به گلچین ترانه هایی پرداخته که تصویرسازی های آنان همگی منتهی به زندگی ، امید و بودن هست.

دیگر ترانه ی این آلبوم دلتنگم ساخته بابک سعیدی است.
اگر از شایعه ی کپی بودن آهنگ بر روی یکی از آهنگ های غربی بگذریم باید از وزن ترانه ایرج جنتی عطایی بیشتر صحبت کنیم. در واقع به نظر می رسد دلتنگم یکی از آخرین سروده های جنتی عطایی باشد . ترانه ای که شاید جنتی را به زبانی تازه و نو در عرصه ترانه سرایی رسانده. این که ترانه سرا در چهارچوب وزن و قالب خود را اسیر نکرده و به ساختارشکنی و فراتر رفتن از محدوده تنگ وزن و قالب پرداخته.
چنین ترانه ای از جنتی پیش از این در اذهان تداعی نشده:
از جنس تکاپوی مصنوعی فواره
بر حاشیه تکرار

بر حضور مجروحم چه فاخته چه کرکس
چه سرخ خیابان و چه قهوه ای کوچه

اما معجزه ی خاموش معروف ترین ترانه ی این آلبوم که حتی نام آلبوم نیز به همین اسم می بباشد. ملودی معجزه ی خاموش زیباترین ملودی بابک سعیدی در این آلبوم است.هارمونی و نظم و هماهنگی کلام و ملودی و تنظیم یک دست سعیدی به کاری شنیدنی در این آلبوم تبدیل شده. البته نباید از ترانه ی ساده ولی منظم جنتی عطایی نیز به سادگی عبور کرد.
ترکیب های زیبای جنتی چون فاجعه ساده ، طعم خیس از ترکیب های زیبای او در این آلبوم است.
بیت
آغوش جهان رو به دلشوره شتابان بود
راهی شدنت حرف نقطه چین پایان بود،
از شاهکارهای جنتی عطایی در این آلبوم است.
مصراع پرواز رهایی باش به ضیافت دیروز :هم قافیگی من سوز و دیروز و اصولا در کنار هم آمدن واژگانی نظیر این دو کلمه طی سالهای اخیر بسیار تکراری شده .
تصویر رویا به اعتقاد من زیباترین و کامل ترین اثر این آلبوم است. کاری ساخته ی بچه های داخل.
مثلثی که پیش از این با علی لهراسب کارهای زیبایی را یه یادگار گذاشتند.
ملودی مهدی یراحی که اخیرا خود به سمت خوانندگی نیز رفته و در ماه رمضان صدایش هر روز از تلویزیون در برنامه ماه عسل پخش می شد ، از زیباترین عاشقانه های اجرا شده توسط داریوش در سالهای اخیر است. البته در این راه نمی توان تنظیم فوق العاده ی بهروز صفاریان را نادیده گرفت. دقیقا به خاطر دارم که فرید زولاند چند سال پیش در مصاحبه ای با صدای امریکا از یک تنظیمی که اخیرا به دست داریوش توسط بچه های داخل کشور رسیده اشاره ای کرد که بسیار تنظیم زیبایی بوده و بلاشک این تنظیم مورد اشاره فرید زولاند همان تنظیم تصویر رویا است.
نکته قابل اشاره در مورد این ترانه نام آهنگ است که تصویر رویا نام دارد در حالی که در ترانه چنین ترکیبی اصولا وجود خارجی ندارد بلکه تصویر رویایی در بیت آخر مورد اشاره قرار گرفته که هیچ تناسبی با نام ترانه ندارد.
همدرد از دیگر عاشقانه های این آلبوم است.
ملودی همدرد ساخته یکی از آهنگسازانی است که شاید اگر درگیر انقلاب ایران نمی شد به یکی از بی نظیرترین چهره های پس از انقلاب تبدیل می شد. محمد شمس آهنگسازی که به هر روی پس از انقلاب و گرایش به سازمان مجاهدین خلق هنرش را صرف عقاید سیاسی اش کرد و این مسئله باعث شد تا کمتر از او کاری شنیده شود. اما هوش داریوش در استفاده از چهره هایی چون محمد شمس باعث شد تا ملودی زیبا و عاشقانه همدرد به تولد بنشیند. همدرد از معدود ملودی هابا صدای داریوش است که با ساز ویولن آغاز می گردد. شاید به جز چی بگم ، و پاره ای کار در آلبوم امان از مدت ها بود که که ساز ویولن همراه با صدای داریوش کاری نشنیده بودیم. البته باید این امتیاز مثبت را به تیگران ساکیان بهترین تنظیم کننده آن سوی آب داد.
از نکات دیگر این اجرا باید به قسمتی از اجرای داریوش در این ترانه نیز اشاره ای داشت کهدر بخشی از اجرا تکیه کلامی داریوش بر مصرع آفتاب آسمانی ، بی نهایت بی کرانی کاملا اشتباه است.
داریوش ترانه را این گونه می خواند:
ااااافتاب آسمانی بی نهایت بی کرانی
در حالی که اجرا باید این گونه باشد:
افتااااب آسمانی بی نهایت بی کرانی
اما من حیث مجموع اجرای همدرد از کارهای قابل توجه داریوش می باشد.
اما دو ترانه انتهایی آلبوم آواز پری ها و راهی
آواز پری ها از عاشقانه های جنتی عطایی است.
ترکیب هم جامه را کمتر از جنتی شنیده بودم.
ملوی راهی را نیز پیشتر به شکلی مشابه در آهای مردم دنیا شنیده بودیم. دلیل برداشت از این ملودی را نمی دانم؟
در کل آلبوم معجزه ی خاموش از کارهای قابل قبول داریوش در سالهای اخیر است.
آهنگ تصویر رویا به اعتقاد من کامل ترین و زیباترین آهنگ و ترانه ی این آلبوم است.
درباره ی صدای داریوش نیز نظریاتم را پیشتر عنوان نموده ام و تکرار مکررات نمی کنم.





۵ نظر:

  1. سلام حمید عزیز. امیدوارم که خوب باشی. وبلاگ نو مبارک باشد. پایدار باشید. میخوانمتان.

    پاسخحذف
  2. حمید عزیز!

    مفصل بودن متنت باعث می شود خواندنش را به فرصتی مناسب موکول کنم. اما حین مرور نوشته ات به این قسمت رسیدم که: "این دو مصرع تضاد و پارادوکسی آشکار است" . تا جایی که من می دانم، "پارادوکس" در زبان فارسی به "تناقض نما" یعنی امری که ظاهرا متناقض است و در واقع نیست اطلاق می شود در حالی که ما این جا با "تناقض" طرفیم و نه تناقض نما.
    یک خسته نباشی جانانه را هم از من پذیرا باش.
    برقرار باشی

    پاسخحذف
  3. جالب بود... ولی زیادی سخت گیرانه بود از جنبه های مثبت کار همبیشتر می گفتی ولی در کل خوب بود....البته دور رینگ نشستن از همه کس بر میاد...

    پاسخحذف
  4. حمید ناصحی عزیز
    ممنون از توجهت اما
    پیرامون پارادوکس یا باطل نما
    پارادوکس استدلالی است که در آن حکمی را که قبلا تایید کرده نقض می کند . اما در زبان فارسی معمولا پارادوکس را معادل تناقض در نظر می گیرندکه در زبان فارسی به بیان نقیضی و متناقض نما نیز ترجمه گردیده .
    دوست ناشناس:
    از جنبه های مثبت کار نیز صحبت شد.
    به هر روی این متن دیدگاه من بود پیرامون این آلبوم که البته خیلی سریع نگاشته شده.
    مرور جزئیات و بررسی موشکافانه تر را به دوستان
    صاحب قلمم چون احسان عزیز واگذار می کنم.

    پاسخحذف
  5. حمید نازنین!

    شادباش مرا برای راه‌اندازی وبلاگ تازه بپذیر. امیدوارم در این‌جا هم هم‌چون گذشته فعال باشی. مطلبی که در باب آلبوم جدید داریوش نوشته‌ای را خواندم. نکاتی هست که در نخستین فرصت با تو در میان خواهم گذاشت.
    ضمناً از لطفی که به من داری سپاس‌گزارم. اتفاقاً مطلبی در باب ترانه‌ی "شطرنج" نوشته‌ام که در نخستین فرصت بر روی وبلاگ قرارش خواهم داد و خرسند خواهم شد اگر هم‌چون همیشه مرا از نظراتت بهره‌مند سازی.

    پاسخحذف